سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه اصلی پیام‌رسان پارسی بلاگ پست الکترونیک درباره اوقات شرعی
< << 6 7 8 >

89/5/2
11:43 ع



اصولا ادمی هستم که طوری بزرگ شدم و دوستایی از بچگی داشتم که حد قرمز ها رو خوب شناختم
و خوب میدونم تا چه حد باید جلو رفت و تا چه حدی نباید جلو رفت

ولی ادمی دوست داره همه چی رو ببینه و از منظر من این کار زمانی ایراد نداره که
تو مطمئن باشی که حالا که حد قرمز ها رو میشناسی پا فراتر نمیزاری
از بچگی تو مسجدی که توش بزرگ شدمو و  بسیجمون و ارتباطهای مذهبی و مطالعات خودمو و دیدن
فیلم های مختلف و مستند های ایرانی و خارجی
 درمورد پارتی های شبانه زیاد میدونستم

ولی همیشه میگفتم که این مستند ها رو ساختن که ماها بترسیم اونطوری ها هم نیست

همه ی این ها باعث شد که یه شبی با دوستان مسجدیمون بریم یه پارتی  در حد کلان

اصولا من معتقدم هر کی رو تو گور خودش میزارن
و به تعریف ازادی معتقدم که هر کی میتونه هر کاری کنه به شرط اینکه به یگری اسیبی نزند
واسه همین کاری ندارم که پارتی  در اون حد خوبه یا بد

افرادی هم که بودن خیلی ها تحصیل کرده بودن  و جو شاد و پرنشاطی هم بود

ولی موضوع اونه که تمامی چیزهایی که تو مستند ها میدیدم مخصوصا مستند های فرانسه درست بود
و توش کارهایی رو میدیدم که من و دوستام که همیشه دوست داریم ازاد اندیش باشیم رو هم به تعجب اورد و
یه جورایی زدیم بیرون  و برگشتیم

در کل نمیگم همه چیزش بده نه
 دانشمند های ترکیه ای اثبات کردن که مهمانی ها باعث میشه جوون ها خالی شن

زبانشون باز شه دیدشون وسیع شه  مهمتر اعتماد به نفس بگیرن

ولی موضوع اصلی اینه که فرهنگی که وارد اینطور مهمونیها شده فرهنگی نیست که عام پسند باشه
و از دیدگاه بعضی ها تماما گناه هست

در کل نمیتونم باز کنم اینجا ولی تصاویر چیزهایی که دیدم اونجا که باعث شد تا دوروزی فکر کنم به همه چی
به گناه // فساد // اینکه واقعا لذت بردن اونقدر اهمیت داره ؟؟؟ به چه بهایی ؟؟/// چرا امار اینطور مهمونیا زیاد شده ؟
چرا تعداد جوون هایی که  از اونجور مهمونی ها خوششون میاد در حال افزایشه ؟؟ چه تبعاتی داره د اینده
اینها موضعاتی بود که من دو روز کامل یه گوشه نشستم و فکر کردم  و فکر کردم
و واقعا نتایج فوق العاده ای رسیدم و روزی مکتوبشون میکنم

فقط میتونم بگم که نمیگم مهمونی های شبانه بده نه اصلا
 ولی هر مهمونی شبانه ای هم جای هر کسی نیست




دوستم  زنگ زد از راه کارتی!
مرا دعوت کند آن شب به پارتی
صلاحی
بنده در رفتن ندیدم

ولی شرحی ازآن بعدا شنیدم
که برپا بود
آنجا یک بساطی
که مهمانان همه کردند قاطی!
به جای میوه و
شیرینی و گل

حشیش و منقل و مشروب و الکل
به جای نقل و چای و
سرکه شیره
بساط شیشه و تریاک و شیره
به جای منچ و شطرنج و
دومینو
بساط رقص لامبادا و تکنو
به جای قهوه و کوکا و سان
شاین

درون پارچ ها کنیاک و شامپاین
به جای حرف های دوستانه
سخن
از سود و پول و کارخانه
به پا موسیقی" قابلامه کوبی"
همه
مشغول رقص و پایکوبی
به دور خویش می گشتند هر زوج
صدای خنده
مستانه در اوج
رسید آن وقت ماشین کمیته
همه دریافتند اوضاع
خیطه!
بساط مستی آنها به هم خورد
کمیته مست ها را با خودش
برد
**
چه سودی بود درآن میهمانی
به جز
تخریب ایام جوانی؟

فقط اتلاف وقت بی حساب است
روان میهمانانش
خراب آست
دراین جشنی که کانون فساد است
جوان رفته بنیادش به
باد است.



  

89/4/20
6:39 ع






صحبت سر یک موضوع تکراری  اما ریشه ای و موضوعی که خیلی ها فکر میکنیم که درش استاد بلامحض هستیم و
زمان گرفتاریش در میابیم که امان امان نوزادی بیش نبوده ایم  و مداوم گوییم که این بار آری  بار آخر هست اما مجدد .....
عشق
عشق
عشق
هدف نهایی عشق
عشق دارای ماهیت پویایی و
دگرگونی است. از مرحله ای شروع میشود و اگر عاشق واقعی باشیم و راه رو درست
بریم هیچگاه پایانی نداره. حتما شنیدید که عاشقانی بوده اند که برای هم با
اصطلاح می مرده اند ولی وقتی به هم میرسند بعد از چند ماه برای هم تکراری
میشن و عشقشون تموم میشه و کارشون به اختلاف می کشه، یا کسانی که به هم نمی
رسند و معتاد میشن یا دست به خودکشی می زنن. به قول مولوی:

عشقهایی کز پی رنگی بود
عشق نبود عاقبت ننگی بود

این رو چرا فراموش میکنیم :
هدف نهایی عشق شناخت
خداست، عشق وقتی دائمی میشه که معشوق دائمی و دارای کمالات نامتناهی باشه.


عشق از مراحل و سطوح
پایین شروع میشه (مثلا خیلی ها در شروع فقط تمایلات جنسی دارند) و انسان
رو به سمت مراتب بالا سوق میدهد و بستگی به انسان داره که چقدر آمادگی و
توان داشته باشه که به مراتب بالا برسه. در مرحله ای معشوق زمینی باید خذف
بشه و فقط عشق به خدا باقی بمونه یا اینکه معشوق جلوه ای از وجود خدا بشه.
خیلی ها در این مرحله در جا میزنند و قدرت و توانایی عبور از این مرحله را
ندارند، برای عبور از این مرحله داشتن ایمان محکم و تقوا به خدا الزامیست.


در کل

عشقت رسد به فریاد گر خود
به سان حافظ

قرآن ز بر بخوانی با چارده روایت

در نهایت من خودم تو زمینه ی عشق  واقعا به حرف های دو نفر فکر میکنم رسیدم
اول فروغ فرخزاد که خدایش هزاران بار بیامرزتش
کسی که کتاباش از دوم راهنمایی دستمه گفتش



آری آغاز دوست داشتن است
گر چه پایان راه ناپیداست
من دگر به پایان نیندیشم
که همین دوست داشتن زیباست

دوم دکتر بزرگوار عالم اسلام دکتر شریعتی
که واقعا جمله ای گفت بس بزرگ  :
دوست داشتن برتر از عشق است

عشق چیزی جز خودخواهی و برای خود خواستن مطلق نیست ولی دوست داشتن جز مهر و نیکی و وفاداری و صداقت نیست
عشق یا میمونه یا میشه نفرت (این رو خودم کشف کردم )
ولی تو دوست داشتن هیچ وقت چیزی به اسم نفرت وجود ندارد چون تو فقط به خودت نگاه نمیکنی
و سعادت و پیشرفت و در کل  خوشبختی اطرافیانت برایت مهمه  و اگه به معشوقه نرسی کینه ای هم بوجود نمی اید
و میتونی تست کنی که اگه به کسی نرسیدی از رفتارهای بعدت که ایا دوستش داشتی یا نه هوسی بیش نبوده

ولی واژه ای وجود داره که خودم نمیدونم اسمش رو چی باید بزارم
هر چیزی جز عشق   چون عشق دیگه معنیش خراب شد و واقعا نمیشه  ازش استفاده کرد
ماها خرابش کردیم مهره ی سوخته شد
 شما بگید چی باشه بهتره اسمش ؟؟
اون چیزی هست که  پایش رو فراتر از  دوست داشتن میزاره
فکرش رو کنیم که خود دوست داشتن چه معنای عمیقی داره  حالا چه چیزی هست که همه ویژگی های
خوب دوست داشتن رو داره  و ویزگی های خوب دیگه ای داره که باعث شده فراتر از دوست داشتن  بشه
اون نهایت نهایت است چیزی که از شناخت نهایی  بوجود میاد چیزی که دو طرف باید میزان دوست داشتنشون به هم
مساوی باشه نه یکی بیشتر یکی کمتر  اون زمان چیزی میشه که فقط میدونم اسمش عشق نیست

 در کل همه  حرفام میرسه به این شعر فروغ فرخزاد بزرگ
شعرهاش انگاری هر روز به روز تر میشوند و هیچ وقت تموم شدنی نیست
و هر چی بزرگتر میشم و میشیم بیشتر به شعراش و مفهوماش میرسم

هیچ
کس برای هیچ کس نیست


بیا
خود بینی


روزگار


چه
حیله ها دارد


بیاکه
ببینی


رفیق
چه مارها


در
آستین دارد


بیا
که ببینی تلاش


برای
ماندن نیست


بیا
که ببینی


هیچ
کس


برای
هیچ کس نیست


بیا
که ببینی


وسعت
روح


به
قدر یک کف دست است


بیا
که ببینی


فطرت
آدمی


چقدر پست است




زندگی بسه به سرم هر چی اوردی.خندیدم تا که نگی دیدی اخر
کم اوردی



  
مشخصات مدیر وبلاگ
 
Brave Heart[0]
 

این یه وبلاگ گروهیه که متعلق بچه های کامپیوتر واحد تهران میباشد.


لوگوی وبلاگ
 

نویسندگان وبلاگ -گروهی
عناوین یادداشتهای وبلاگ
خبر مایه
بایگانی
 
لینک‌های روزانه
 
صفحه‌های دیگر
دسته بندی موضوعی
 
موسیقی


ترجمه از وردپرس به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ