سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه اصلی پیام‌رسان پارسی بلاگ پست الکترونیک درباره اوقات شرعی
1 2 3 >

89/7/27
8:6 ص




یه 4 سالی بود که امار یه شرکت رو داشتم  که دوست داشتم //
 برم اونجا اونم تو قسمت V SAT  کار کنم و کلی اطلاعات در مورد
شبکه های ماهواره ای کسب کنم
 واسه همین اولین کار بعد اینکه این مدرکه رو گرفتم این بود که برم اونجا و امتحان بدم و یه دوره ی
1 هفته ای فشرده ببینم  ماها که مرحله اول قبول شده بودیم
و نکه هر گروهی مرحله ی دوم یه استادی داشت  و
چون استادم یه خانم خیلی دلسوز بود ارادم واسه قبولی بیشتر شده بود تا تلاشاش نمونه رو زمین

بهر حال نکه صبح ها کلاس زبان میرم این چند ساله و تا ازمون ایلس چیزی نمونده
از اول قرار بود پاره وقت برم و اولم قسمت شتاب برم

ولی همین رفتن واسه من که جایی که تا  یک سال و نیم پیش که درسا سنگین نبود
  میرفتم 4   تعطیل بودمو 5 خونه
باعث شد چیزی رو متوجه شم
 به اسم شب در تهران

سال ها پیش با دیدن فیلم های " آل کاپون " این تصور حتی در مخیله مان نیز
نمی گنجید که روزی شاهد تشکیل باندها و دار و دسته هایی بزهکار در کشور
خود باشیم که بخواهند یا بتوانند با سرقت از بانک ها و ارتکاب بزه های
خشونت آمیز دیگر خاطرات " آل کاپون گانگستر " را تکرار کنند .

حالا
پس از گذشت قریب یک قرن از مرگ " آل کاپون " در تاریخ کشوری که هیچ سنخیتی
با تاریخ کشور ما ندارد ، در گوشه ای از کشور پهناور " جمهوری اسلامی ایران
" در شهری بنام تهران //با بروز جرائمی مواجه هستیم که بی شباهت با جرائم دار و دسته های گانگستریسم نیست . جرائمی که ایضاً هیچ سنخیتی با فرهنگ ما ندارد


پای صحبت همکاران که میشستم اقا و خانم چه اتفاق هایی که واسشون نیفتاده
انگاری همه یه باری تجربه کردن دزدی کیف و گوشی و مهمتر ماشین و ضبط و .....





اصولا دزدی و خفت گیری این سال ها به قدری زیاد شده که انگار شهر از 9:30 به بعد پلیسی قانونی چیزی نداره
که اگر داشت اینطوری وضعیت نبود

خانمی میگفت دفعه ی پیش نزدیکه ونک از اون ور خیابون راه میرفتم ساعت 9 شب میگفت
دو موتوری پیچیدن جلوم و کیفم رو گرفتن به زور و رفتن

یکی دیگه میگفت من چند شب پیش اومدم برم یه لحظه نوشابه بگیرم دوباره یه دو ترک موتوری پیچیدن و موبایلمو به زور چاقو گرفتن
تجربه هم میگه که اگه مقاومت کنی انگار دستور العملشون هست که با چاقو بزنن که دیگران را عبرت شه

دوستی که پدرش پلیس بود میگفت مثلا در سعادت آباد  انقدر دزدی و قتل در خانه ها ویلایی زیاد شده که پلیس
حتی نمیتونه کاری کنه چون این گروه ها افراد عادی نیستن و اعضای باندی هستند که نفراتشون تعلیم دیده هستند

بهر حال دزدی موبایل این سال هاااااا  به یه مشکل تبدیل شده
دزدی دختران و تجاوز که اصلا امری عادی شده ( ساده نگزریم از تک تک موارد )

همه و همه گویای یک جمله هست که پلیس ناتوان هست
کشور نا امن و مسئولان مربوطه در خواب شیرین همیشگی  و به خاطر همین شاید میگن همه چی ارومه
باور کنید چند ماه پیش پلیسی تو تهرانپارس جلوی من به دختره تیکه انداخت سوار این پاترول ها هم بودن
من نگاش کردم گفت چیه گفتم هر چه بگندد نمکش میزنن وای به اون روزی که بگندد نمک
یه جورایی شرف نداشتن عادی شده

هند دیگه بدتر نداریم من دوستم دانشجو هست میگه ما شب ها دختر و پسر راحت بیرون رفت و امد میکنیم
ولی اینجا متاسفانه کسی جرات نداره اونم در کشوری که دایه اسلامی داره

مالزی که دختر خاله  و پسر خاله های خودم رفتن اصلا اینطوری نیستن
سوئد که اصلا زندگی توش 9 شب به بعد شروع میشه  // ارمنستان بنز های اخرین سیستم قشنگ پنجره هاش پایین
و درش بازه ولی ایران چی هفته ی پیش ماشین دوستم که یه هفته بود گرفته بود رو دزدین با اینکه قفل همه چی اوکی بود
و بردن پلیس میگفت باهاش مواد جا به جا کردن بعد تو کرج ول کرده بودن بدبخت رفت تا اونجا   /// ترکیه  که نگوووو//

فقط جمهوری اسلامی ایران هست که از اول قدم  شروع تو 90 درصد موضوع ها کج ور داشته
رواج دزدی به خاطر بد بختی مردم و گشنگی و وجود اقتصاد کاملا داغون و نبود کار
و فساد کاری در رده های بالا  و دزدی های کلان و مافیا هست
ولی به هر حال باز قوانین قران رو کج کردن خودش این توابع رو داره
خدا گفته دزدی مچ دست رو بزن نزدیم اینطوری شده مملکت
خدا نکنه سرتون بیاد یا با کسایی که اومده صحبت کنید میفهمید

حالا ایراد نداره جوان های لبنانی به فساد کشیده نشن جوان های ایرانی رو خدا بزرگه



من شب ها یه پارک میرفتم یه ذره کوچولو بدوم به خدا خانه ی فحشا انگار بودم
یا پیشنهاد میومد 15 هزار تومان یک شب قدیما تو فقر و فحشا قیمت ها خیلی بالاتر بود 50 تومان کم کم
ولی الان دست زیاد شده قیمت ها اومده پایین  حالا این که هیچ
 همه یه گوشه ای با هم داشتن یه کاری میکردن  چی بگه این مملکته ؟؟؟


حالا ما که شرق تهران هستیم هیچ چند روز پیش رفته بودیم خانوادگی پارک گفتگو  با پیشنهاد من که ای کاش لال میشدم و نمیگفتم
 جلوی پدر و عموم خجالت کشیدم

جوان ها حجب و حیا رو گزاشتم کنار دیگه جلوی مردم و غیره نداره  عادی شده

جوان ها مقصر نیستنا سیاست های دولت هست و گرنه تا 4 سال پیش اینطوری نبود
پسره درس میخوند کار خونه اوکی میرفت زن میگرفت الان همش شده
 دوستی های موقت بی هدف و پایانش بی اعتمادی و فساد و عادی شدن خیانت و بی مرامی
بعد امیر حسین میگه چرا میخواهی بری یونان دنبال  نوادگان اون خانم فیلسوفه نمیبینه که پسر و دختر فرقی نداره
هممون بی معرفت و بی مرامی و رواج خیانت  جزئی از خونمون کردن و
من بازم میگم هیچ ربطی به زمان خاتمی نداره مشکل همین گرانی و بی کاری  این چند ساله هست  


بهر حال هدف این بود که بگم اقا پسر ها دختر خانم ها یکم بیشتر حواساتون باشه
 وقتی از خانه بیرون میایید
مدارک مهم رو که لازم نیست همیشه دنبالتون نکشید
 نگید این اتفاق ها واسه همسایه هست /// به خدا چند وقت پیش تو همون دربند نزدیکای هلال احمر یه دختری رو که حالا
over flash و همون تیپی خودمون   میزد ولی بعدا که باما اومد پایین دیدیم که ذات پاکی داره 
هیچی دو تا پسر گیر داده بودن بهش
دیگه کار به ازار جنسی رسیده بود که من و 4 تا دوستام رفتیم جلوم سریع رفتن

قدیما یادت بخیر چی بودیم  جوان های قدیم و شرفشون کجا  و... چی شدیم    ..........



  

89/7/22
12:13 ص

 

اگر شما هم جز کسانی هستید که فکر می کنید

 ما در تاریخ بشریت فیلسوف زن نداشتیــــــــم...!

اگر شما هم جز کسانی هستید که همیشــــــــه

از خود پرسیده اید  که چرا ما فیلســـــــــــوف و

دانشمند زن نداشتـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــیم...!

پس حتما داستان هوپاتیا را بخوانید و یا فیلم آگورا را ببینید.


         هوپاتیا ، زن فیلسوفی که تعصب کور خداپرستان او را به خاک و خون کشید       


...

آگورا ، فیلمی خوش ساخت از زندگی فیلسوف و ریاضیدان و منجم بزرگ هیپاتیا که در جنجال های متعصبان یهودی و مسیحی و بت پرستان گرفتار شده است و درنهایت به جرم حق طلبی به شیوه ای مفتضاحانه سنگسار و تکه تکه می شود.شاید یکی از دلایل اینکه زنان در طول تاریخ نتوانستند در حوزه های علمی وارد شوند عقاید متحجرانه دینمداران بوده است.

 

Download Agora 720p Trailer

هیپاتیا زنی یونانی که به عنوان نخستین زن برجسته? ریاضی‌دان شناخته می‌شود. او استاد فلسفه در شهر اسکندریه بود و در علم نجوم تبحر داشت. وی در دوران حکومت روم بر مصر در اسکندریه زندگی می‌کرد و به دست مسیحیان و با تحریک کلیسا به اتهام جادوگری کشته شد.


او در دورانی زندگی می کرد که مسیحیان بت پرستان را به دلیل اعتقاد به مسایلی علمی و خلاف انجیل می کشتند و کتابخانه بزرگ اسکندریه را به همین جرم به آتش کشیدند. یهودیان گاه گاهی بر علیه مسیحیان توطئه می کردند و خلاصه همه به نام دین و خدا خون یکدیگر را می ریختند و به شهادت هم می رسیدند.


پدرش تئون از ریاضی‌دانان مشهور و استاد دانشگاه اسکندریه بود.تحت تعالیم پدر ریاضیات و فلسفه را آموخت. تئون برای آموزش همه جانبه? او اهمیت بسیاری قائل بود و به این سبب هیپاتی هنر سخنوری و خطابه را آموخت و به ورزش‌هایی چون سوارکاری و شنا پرداخت. تئون او را با تمامی نظام‌های مذهبی آن زمان آشنا کرد و به هیپاتیا تفکر دور از تعصب را آموخت.

خیلی معتقدند که او در زمان خود کشف کرده بود که حرکت زمین حرکتی است بیضی شکل نه دایره ای ولی با کشته شدنش راهش در اثبات ناتمام ماند.


بخش عمده‌ای از تعلیم او به سفرهایش اختصاص دارد. برخی معتقدند او بیش ده سال از عمرش را در سفر گذرانده است.[?] او سفر کوتاهی به آتن داشت و در مدرسه آتن به عنوان دانشجو تحصیل کرد. در بازگشت از آتن از او برای تدریس در دانشگاه اسکندریه در رشته فلسفه و ریاضیات دعوت شد و تا پایان عمر به تدریس در این دانشگاه مشغول بود. به علت تسلط کامل به علوم زمان خود و نطق بی‌نظیرش معلم محبوبی بود.

 

 افراد بسیاری از کشورهای مختلف برای شرکت در کلاس‌های او به اسکندریه می‌آمدند و بسیاری از مردم برای شنیدن سخنان او جمع می‌شدند. سقراط مورخ می‌نویسد: «او معلم محبوبی بود، در خانه? او همانند اتاق کنفرانسش سخت‌کوش‌ترین دانشجویان آن روز آمد و شد داشتند.»

 Download Agora 720p Trailer

با وجود پیشنهادهای ازدواجی که از جانب شاهزادگان و فلاسفه داشت، هرگز ازدواج نکرد.

 

 او را از کابینه سنا اخراج کردند چون مسیح و یهود زنان را شایسته فرمانبرداری نمی دانستند و در نهایت وقتی به او گتفند که در این دنیا به چه چیز اعتقاد دارد ، گفت : 

     من تنها خدای فلسفه و انچه که برایم به حق اثبات شده باشد را می پرستم    

و در نهایت هم حاضر نشد مسیحی یا یهودی شود و برای این اعتقادش جان خود را نیز از دست داد.

 

 

روحش شاد باد و راهش پاینده!

انسان همان‌طور که برای برقراری حقیقت می‌جنگد باید با خرافات به مبارزه برخیزد. (هوپاتیا)


داستان بیشتر فمینیستی بود تا سیاسی و مذهبی و یا علمی ...


  
مشخصات مدیر وبلاگ
 
Brave Heart[0]
 

این یه وبلاگ گروهیه که متعلق بچه های کامپیوتر واحد تهران میباشد.


لوگوی وبلاگ
 

نویسندگان وبلاگ -گروهی
عناوین یادداشتهای وبلاگ
خبر مایه
بایگانی
 
لینک‌های روزانه
 
صفحه‌های دیگر
دسته بندی موضوعی
 
موسیقی


ترجمه از وردپرس به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ