وقتی جهان

از ریشه جهنم

و آدم

و سعی

از ریشه های یاس می آید

وقتی که

یک تفاوت ساده در حرف

کفتار را

به کفتر تبدیل می کند

باید به بی تفاوتی واژه ها

و واژه های بی طرف

مثل نان

دل بست

نان را

از هر طرف که بخوانی نان است!

 تو این دوره زمونه، آدمایی که همیشه یه رنگ باشن کم پیدا می شه! آدمایی که تو هر شرایطی همون باشن که همیشه بودن!

آدمای بی طرف!   آدمای یک رنگ!

یعنی آدمایی که از این قانون طبعیت نکنن که "خواهی نشوی رسوا هم رنگ جماعت شو!"

قانونی که تو رو از خودت دور می کنه!

آدمایی که آگه قاضی شدن، توی دادگاه عدالت رو معنا کنن نه اینکه بخوان ...

آدمایی که هر روز رنگ عوض نکنن و بخاطر پست و مقام ...!

آدمایی که آدم باشن!

نه اون آدمایی که 30 سال پیش کراوات می زدن و شباشونو تو میکده ها عشق و حال می کردن و امروز رو پیشونیش مهر داغ زدن که بگن ... یقه پیرهن تا آخرین دکمه موجود بسته .. پیرهن رو شلوار .. تسبیح به دست که نمی دونم چه ذکری با اون تسبیح گفته می شه و ...

نه آدمایی که به اسم اسلام امروز هرکاری که دلشون می خاد می کنن و تا می تونن این مردم رو از اسلام فراری می دن!

و همین آدمان که فردا اگه مثل امروز نباشه .. دیگه برات سجاده آب نمی کشن و گیر نمی دن که چرا وقتی تو صف نماز جماعت وامیسی فاصلت از نفر جلویی باید 22 سانت، از نفرات طرفینت به اندازه 15 سانت باشه تا نمازت رو خدا قبول کنه! به جاش می رن و از تو چمدوناشون کرواتا رو بیرون می آرن ... رو اوپن آشپزخونه بجای تابلوی خاتم کاری شده "و ان یکاد" و کتاب خدا، میان گیلاس های تزئین شده می ذارن و بار و ...، اون موقع دیگه کسی بهشون حاج آقا نمی گه، یه دفعه می شن مستر، می شن سِر! می شن دکتر مهندس!! به موقعش هم خیلی ناحقی های دوستان دیروز و دشمنان امروز رو فاش می کنن و پاداشای تپل تپل می گیرن!!

تو این دوره زمونه آدم فروشی خوب کار و کاسبیی شده!

آدما به خاطر پول حاضرن بعضی وقتا ...

آخه به چه قیمتی؟!

تو این دوره زمونه اون چیزایی که باید گرون باشه ارزون شده و به پست ترین قیمتا فروخته می شن!

دوره ارزانی است

شرف اینجا ارزان

تن عریان ارزان

آبرو؟!

قیمت یک تکه نان و دروغ ..

از همه چیز ارزانتر

و چه تخفیف بزرگی خورده است

قیمت هر انسان!

 بعضی وقتا بعضیا یه کارایی می کنن، بعضی جاها بعضی چیزا رو می بینی و می شنوی که تمام تنت می لرزه و شرمت می آد از این که داری تو این دنیای نامرد و کثیف زندگی می کنی! به این فکر می کنی که مگه می شه کسی از خدا نترسه که ...

حق الناس، چه مادی، چه معنوی، چه مذهبی، چه عاطفی، چه ... خیلی وقته که مظلوم واقع شده!

 هرچند که هنوز خیلی ها هستن که انسان واقعی اند، مسلمان واقعی اند، کسانی که حق الناس رو می فهمند، کسانی که با شرافت زندگی می کنند و ارزش بالایی دارند ... ولی این روزا عنصر وجود این جور آدما یه جورایی کیمیا شده!

ای کاش کسی بیاد و ما رو نجات بده از این دنیایی که با وجود آدمهای خودخواه و نادانی که فکر می کنند ناجی هستند، غیر تحمل شده، از دست این دنیایی که دلخوشی های کمی توش مونده برای اون کس که بخواد واقعا زندگی کنه!!

خدایا ما رو نجات بده از دست آن هایی که با خواب و خیال و تفکرات واهی زندگی ما رو، رو به تباهی می برن!

 خدایا نجاتمون بده ...

الهم عجل لولیک الفرج