سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه اصلی پیام‌رسان پارسی بلاگ پست الکترونیک درباره اوقات شرعی
< 1 2 3 >

88/8/8
10:0 ع

الی حاضری ؟ همه چی آماده ست ؟! جلبک میوه و شرینی اوکیه؟! حواست باشه پری ناخونک نزنه ... همه چی روبراست ؟! الان میرسنا ... حاج خانوم بپر اون دو بسته نقل رو از تو کیفم بیار ....
یک دو، یک دو ، یک دو سه ، صدا میاد؟! خوبه؟!! حاج خانوم اومدن ؟!!!!!!! آره ؟! بریم که هانی می خواد بترکونه ...
دوووووووووووف ...به افتخار عروس و داماد بزن کف قشنگه رو ...بزن دیگه...بابا هنوز خیلی شُله ..احیانا نون نخوردین؟! چی ؟!سه روزه هیچی نخوردین که بیاین اینجا دلی از عزا در بیارین ؟! خدایی؟! پس بگو چرا این پری همش دوره میوه و شیرینیه ...پس قضیه اینه...
من این حرفا حالیم نیست ... بابا مثلا عروسیه ها ...
یه بار دیگه به افتخار عروس و داماد بزن کف قشنگه رو ...آفرین حالا شد ...
مبارککککککککککککککککککککککککککککککه... به پای همدیگه پیر شن ایشالله ....به افتخار عروووووووووووووووس خانوم.... لی لی لی لی لی لی لی لی لی لی لی لی لی لی ... بابا یکی بیاد درست و حسابی کِل بکشه .... به به چه عروسی ..مخصوصا که عروسشم از نوع هپیه ...پیچک اون اسفند رو بیار ...
اِه لُپای ماه داماد چرا گُل انداخته ؟! چه داماد خجالتیه ... بابا به افتخار این داماد خوشبخت بزن کف قشنگه رو .... مبارک باشه ...امیدوارم از این به بعد صدای سکوتتون با شادی همراه باشه...
و حالا به افتخار رُز ماری ....... رزماری جوون از اون شاباشا به ما هم میدین ؟!! فقط مال عروس و داماده؟! چی ؟! یه راه داره ؟چه راهی ؟!باید برقصیم حتما؟! ای بابا یه راه آسونتر بگین... آخه من که رقص بلد نیستم !!!!!!!!!!!!
همچنان به افتخار شوووووووووووووووووووووون ....
بابا این ماه دامادمون چقدر سرخ و سفید میشن ؟! آهان چون اینجا زنونه ست ؟! خوب زودتر می گفتین..بچه ها کف آخر رو به افتخارشون بزنین ، می خوان برن مردونه .... به افتخارشووووووووووووووووووون ...


الی جوون بپر آهنگ رو عوض کن :
"یه جورایی دوسش دارم، بد جوریم دوسش دارم ..."
آره خوبه ! فقط یه کم ووولوم بده ...آهان خوبه ...
چرا هیچکس نمیاد وسط ؟! حتما باید بلندتون کنم؟!
خوب بذار ببینم از کی شروع کنم ... از حاج خانوم !!!!!! حاج خانوم پاشو  ..پاشو دیگه ...آهان آفرین...فقط یهو نپیچونی آبرومون بره هاااااااا
نفر بعدی ...الی جون بدو بدو تا این پیچک نپیچونده ..برو وسط مواظبش باش ....آباریکلا دختر ...
بَه....استاد ش.ز هم خودشون تشریف آوردن ...آهان همینه ،باریکلا ...
پری جوووووووون! عزیزم اون میوه و شیرینی رو ول کن، چقدر می خوری؟ پاشو با رقص چشم نوازت این جماعت رو به فیض کامل برسون.... آفرین ...چه دختر حرف گوش کنی...
"خوشگلا باید برقصن...خوشگلا باید برقصن..."
جلبک جون تو رو هم باید صدا کنم ؟! ... از استاد ش.ز یاد بگیر... ببین هنوز مانتوشو در نیاورده رفت تو کار قِر ...
من1 تو چرا بیکار نشستی؟!
فرحناز جونم ! چرا تنها نشستی؟!بیا خودم دستتو می گیرم ! یه وقت غریبی نکنی ها ...چی؟ خودم ؟! من بلد نیستم برقصم ...نترس هپی ناراحت نمیشه بهش گفتم  من تو کارِ پشتیبانی و تدارکاتم...
به افتخار زهرا خانووووووووووم ... دیگه مجلس متعلق به خودتونه ... هر گلی زدین به سر خودتون زدین ....مبارک باشه انشالله....
وایسا ببینم ... جلبک یه دقیقه جیغ نزن! چرا از مردونه صدایی نمیاد ؟! بابا یه دقیقه ساکت باشید ببینم چرا از مردونه صدایی نمیاد؟! نکنه خوابشون برده!!
جلبک حاضر شو بریم اونور!!!!!!!!!!!!!!!
ای بابااااااااااااااا ! مطمئنین اومدین مجلس عروسی ؟! کاش قبلش می گفتین بهم یه جلسه ی توجیهی براتون میذاشتم ...! بابا بلند شید دور این ماه دامادِ ما رو بگیرید دیگه ...آهای آریا من و فریاد زیرآب با شما هستما... پاشید دیگه ؟! زیر لفظی می خواین؟! چی؟! خجالت می کشین؟! از کی ؟! از من؟! باشه بابا من الان میرم ...ولی قول بدید سنگ تمومه رو بذاریدااا ...یه صدای سکوت که بیشتر ندارید...فقط قبل از اینکه برم یکی بگه این جناب پیشکسوت beho کجا هستن ؟! از ایشون توقع بیشتری می رفت ... بالاخره باید تجاربشون رو در اختیار تون  میذاشتن ...
این پرمن کجاست ؟! خانوما کم بودن آقایونم من باید بلند کنم ؟! چرا دم در وایسادی؟! بابا بفرما تو دمِ در بَدِه!!!
راستی تا یادم نرفته ، ahf شما هم  برید وسط ، غریبی نکنید ...
جناب mde  شما هم یه دقیقه از فکر ویندوز سرور و  هاب و روتر و شبکه و شارژ ای دی اس ال بیاین بیرون و یه قر با دوستتون(ahf) بدین ...به خدا برای روحیتون خوبه ... 
خوب دیگه  خیالم راحت باشه ؟! دارم میرماا ... جلبک بدو بریم...
باز نشستین که ؟! ببین یه دقیقه نبودما ... چشم منو دور دیدن ... پری باز نشستی داری می خوری که ...چی ؟ یکی هنوز وسطه؟! اِِِِِِِِِِِِِِِِِهههههههههههههههههههههه بابا بی خیال حاج خانوم ...گفتیم برقص نه اینکه از اول تا آخرش وسط باشی ...الی جلوی حاج خانومو بگیر!

 یکی بره عروسو بلند کنه ،نه نه صبر کن این یکی کار خودمه..

خوب عروس خانوووم ...نوبتی هم که باشه نوبته خودته...نگو نه که اصلا راه نداره...دستتو بده به من ..آروم بلند شو ...مواظب باش دامنت نره زیر پات بخوری زمین ! آهان یواش..بیا بیا ...

بجه ها به افتخار خودِ عروس خانووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووم...


پی اس1: معاشران گره از زلف یار باز کنید  شبی خوشست بدین وصلتش دراز کنید
  حضور خلوت انس است و دوستان جمعند      و اِن یکاد بخوانید و در فراز کنید
پی اس2: only for 2 u…
پی اس3 : مبارک باشه عزیزم ... دیگه هر سال روز تولد امام رضا برات یه روز خاطره انگیزه ...به شما هم تبریک میگم ...انشالله در کنار هم لحظات خوبی رو سپری کنید و در کنار هم خوشبخت بشید ...
پی اس4: خیلی سخت بود لحنمو این طوری عوض کنم...
پی اس5: الی : یعنی آبجی هپی ما به همین سادگی عروس شــــــــــــــــــــد.... وای خدا من که هنوزم که هنوزه باورم نمی شه، به به ،چه دومادی،نیگاش کن تو رو خدا خوشبختی داره از سر و روش می باره. علیرضا خان دیگه سفارشت نکنمااااااا، هوای عروس خانوم ما رو داشته باشیاااااا.
پی اس6: هانی:نگاشون کن چقدرم به هم میان....

پی اس ویژه: همین الان مطلع شدم که یکی دیگه از مهندسان اهل دل در همون تاریخ 8/8/88 به جمع متاهلین پیوستن ...به افتخار مرضیه (کلانتری) عزیزززززززززززززززززززززززززززززززززز....مبارک باشه ...خوشبخت بشی عزیزم
God BleSs u

 

 


 


  

88/8/6
8:7 ع

 
 دان هرالد (Don Herald)  کاریکاتوریست و طنزنویس آمریکایى در سال 1889 در ایندیانا متولد شد و در سال 1966 از جهان رفت. دان هرالد داراى تالیفات زیادى است اما قطعه کوتاهش «اگر عمر دوباره داشتم...» او را در جهان معروف کرد. بخوانید:
البته آب ریخته را نتوان به کوزه باز گرداند، اما قانونى هم تدوین نشده که فکرش را منع کرده باشد .
اگر عمر دوباره داشتم مى  کوشیدم اشتباهات بیشترى مرتکب شوم. همه چیز را آسان مى  گرفتم. از آنچه در عمر اولم بودم ابله تر مى  شدم. فقط شمارى اندک از رویدادهاى جهان را جدى مى  گرفتم. اهمیت کمترى به بهداشت مى دادم. به مسافرت بیشتر مى  رفتم. از کوههاى بیشترى بالا مى  رفتم و در رودخانه  هاى بیشترى شنا مى  کردم. بستنى بیشتر مى خوردم و اسفناج کمتر . مشکلات واقعى بیشترى مى  داشتم و مشکلات واهى کمترى. آخر، ببینید، من از آن آدمهایى بوده ام که بسیار مُحتاطانه و خیلى عاقلانه زندگى کرده  ام، ساعت به ساعت، روز به روز. اوه، البته منهم لحظاتِ سرخوشى داشته  ام. اما اگر عمر دوباره داشتم از این لحظاتِ خوشى بیشتر مى  داشتم. من هرگز جایى بدون یک دَماسنج، یک شیشه داروى قرقره، یک پالتوى بارانى و یک چتر نجات نمى  روم. اگر عمر دوباره داشتم، سبک  تر سفر مى کردم .
Freedom
اگر عمر دوباره داشتم، وقتِ بهار زودتر پا برهنه راه مى  رفتم و وقتِ خزان دیرتر به این لذت خاتمه مى  دادم . از مدرسه بیشتر جیم مى  شدم. گلوله هاى کاغذى بیشترى به معلم  هایم پرتاب مى  کردم . سگ  هاى بیشترى به خانه مى آوردم. دیرتر به رختخواب مى  رفتم و مى  خوابیدم. بیشتر عاشق مى  شدم. به ماهیگیرى بیشتر مى  رفتم. پایکوبى و دست افشانى بیشتر مى کردم. سوار چرخ و فلک بیشتر مى شدم. به سیرک بیشتر مى  رفتم .
در روزگارى که تقریباً همگان وقت و عمرشان را وقفِ بررسى وخامت اوضاع مى  کنند، من بر پا مى  شدم و به ستایش سهل و آسان  تر گرفتن اوضاع مى  پرداختم. زیرا من با ویل دورانت موافقم که مى گوید "شادى از خرد عاقل   تر است" 

  
مشخصات مدیر وبلاگ
 
Brave Heart[0]
 

این یه وبلاگ گروهیه که متعلق بچه های کامپیوتر واحد تهران میباشد.


لوگوی وبلاگ
 

نویسندگان وبلاگ -گروهی
عناوین یادداشتهای وبلاگ
خبر مایه
بایگانی
 
لینک‌های روزانه
 
صفحه‌های دیگر
دسته بندی موضوعی
 
موسیقی


ترجمه از وردپرس به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ