87/6/4
1:44 ع
چشم یک روز گفت :((من در آن سوی این دره ها کوهی را می بینم که از مه پوشیده است. این زیبا نیست؟))
گوش لحظه ای خوب گوش داد،سپس گفت:((پس کوه کجاست؟من کوهی نمی شنوم.))
آنگاه دست درآمد وگفت:((من بیهوده می کوشم آن کوه را لمس کنم،من کوهی نمی یابم.))
بینی گفت:((کوهی در کار نیست من او را نمی بویم.))
آنگاه چشم به سوی دیگر چرخید،و همه درباره ی وهم شگفت چشم گرم گفت گو شدند و گفتند:((این چشم یک جای کارش خراب است)).
اگر خودمون نمی تونیم چیزی رو درک کنیم فکر نکنیم که اون چیز بیخود است.