88/10/12
11:37 ع
من نمی دانم چرا تا وقت امتحانت می شه اینها یاد مبارزات جدی سیاسی می افتن...گفتم از خودم یکم روشنگری در کنم
از خرافه دانستن مهدی موعود
تا هتاکی به حسین
توسط سبز لجنی ها
مروری بر سیر گستاخانه شعارهای سبزی که لجنی از آب در آمد
مهدی خرافه است و احمدی نژاد به دلیل عنایت خاص به امام عصر توسط موسوی به سخره گرفته می شود
شعار مرگ بر دیکتاتور و دولت مردم فریب سر دادیم
اثری ندارد و اتش چراغ را بیش تر می کنیم
شعار مرگ بر خامنه ای را روی در و دیوار می نویسیم
مرگ بر دیکتاتور پیر
بازم کوتاه نمی اییم
13 آبان
16 آذر
بی خیال وصیت های امام می شیم و برای قدرت حتی حاضر به همکاری با بی.بی.سی یا سیاه سک باز مرتد می شیم
عکس امام خمینی را پاره می کنیم و فلسفه مبارزه با اسراییل را فراموش می کنیم و شعار نه غزه ونه لبنان جانم فدای ایران سر می دهیم
و در نهایت به عزاداران امام حسین حمله می کنیم
اصل ولایت فقیه از اصول لاینفک اعتقادات شیعی رو نهی می کنیم
مرگ بر اصل ولایت فقیه
البته رو شدن ماهیت ضد دینی جنبشی به ظاهر سبز البته برای کسانی که تنها فکر می کردند که این راه می تواند اصلاحات مفیدی در ساختارهای حکومتی ایجاد کند بد نبود که راه خود را تا بیش تر از این دیر نشده جدا کنند
البته خداوند گناهکاران را مشمول آیه زیر می کند:
(فی قلوبهم مرض....)
حدودا ده سال است می گویند اصلاحات ...ولی ما که هیچ وقت سر در نیاوردیم منظورشان از این کلمه چیست!یک مدت 8 سالی هم که قدرت دستشون بود چه دولت و چه مجلس باز هم خبری نشد
جز مفاسد شدیدتر اقتصادی
جز ذلت بیش تر در برابر غرب
جز توهم ازادی اجتماعی در حرف و نه در عمل
جز ...
اما هفته پیش منظور از اصلاحات را فهمیدیم
منظور از سبز بودن را فهمیدم
آیا واقعا جنگ و جدل بر سرتقلب در انتخابات و پاره ای اختلاف نظر در مورد مسایل سیاست خارجه و اقتصاد باعث این جریانات است
در روز عاشورا حق انچنان هویدا گشت که ...
....................
بحث اصلی من از این جا شروع می شود و قصدم تنها این است که نگذارم عده ای با سوراخ کردن زیر پای خود همه ما را به کشتن دهند...باشد که مقبول واقع شود و الا اصلا قصد نداشتم دوباره در مورد مساله ای تمام شده مطلب آپ کنم اون هم تو این شب های امتحانات
امروز من مسلمانانی را می شناسم که اسلام را دست چین می کنند آنجا را که دوست دارند می پذیرند و آنجایی را که نمی خواهند به کل حذف می کنند
اسلام کاریکاتوری من وتو
آیا می دانید بارزترین ویژگی یک کاریکاتور چیست؟
بله ،عدم تناسب ابعاد و اندازه هایی که در کنار هم قرار گرفته اند...یعنی اگر می خواهید از چهره کسی کاریکاتور تهیه کنید کافیست دماغش را گنده کنید و چشمانش را کوچولو...قاعدتا چیزه مسخره ای می شود...درست به مانند اسلام ما ...که در بعضی جاهاش تفریط می کنیم و تو بعضی جاهاش تفریط ...حالا بماند که بعضی جاهایش را هم کلا حذف می کنیم ...قصدم صحبت در مورد حجاب خانوم ها و موسیقی و غیبت کردن و امر به معروف و نهی از منکر نیست...که دیگه قدیمی شده که در این موضوعات به نظرم اکثریت به شعور خوبی رسیده ایم اما سوال من این است که آیا:
مهدویت و انتظار...جز دین ما نیست؟
پس آن کسانی که منتظرین تو را خرافه گرا دانستند از این دین خارجند؟
آیا مهدویت با مساله سرزمین مقدس( Hollyland) یا همان ارض موعودصهیونیسم بین الملی گره نخورده است؟ آیا امام خمینی در این خصوص هشدار نداده بود...یکبار دیگه جا داره بگم جنگ ایران و اسراییل به دلیل کشته شدن عده ای مسلمان در سرزمین های اشغالی نیست ...چرا که این همه مسلمان این طرف و اون طرف دنیا دارند کشته می شوند بلکه اهداف والاتری موجود است که در این مقاله نمی گنجد که بخواهم باز کنم ولی توصیه می کنم هر مسلمانی برود و در خصوص ماجرای دره آرماگدون مطالعه کند که موضوع برایش روشن شود
پس کسانی که شعار نه غزه ، نه لبنان ، جانم فدای ایران سر دادند احتمالا هیچ چیز از این اهداف والای اسلامی ما در این خصوص نمی دانند که 100% مقصر اصلی هم خودمان هستیم.... نظام آموزشی و مساجد و رسانه ها هستند که جوانان را در این مسایل آموزش ندادند ...تحلیلی کار نکردند...فقط یادمون دادن که چه نماز بخونیم و چه طور روزه بگیریم
آیا امامت و ولایت از دین حذف شده است....؟
من با این جمله حضرت علی (ع) که فرمودن:
هرگاه عده ای مسلمان دور هم جماعتی را تشکیل دادند باید قبل از اقامه نماز برای خود پیشوا انتخاب کنند
چه کنم؟
یعنی چی؟اول ولایت پذیری بعد نماز
با صد ها دلیل و نشانه که ولایت پذیری را در هر زمانی از دین می داند چه کنم...؟
(و در زمان غیبت به راویان حدیث رجوع کنید و از انها تبعیت کنید)
خودم را می تونم با این ایده که من به ناپاکی راویان کنونی حدیث و رهبریت این بلاد اسلامی مطمینم خودم رو گول بزنم که این موضوع هم جوابش را داده اند و گفته اند اگه این رهبر در 20% مسایل هم به نظرت خطا کد باز هم مجاز به نافرمانی نیستی..چرا که باز بر دشمنان اصلی ارجحیت داردو یک جورایی مصلحت اندیش و نسبیت در جواب این سوال تلفیق می شود....تازه اون 20% هم ممکنه من اشتباه کنم...
مثلا خوارج از علی جدا شدن چون علی حکمیت را پذیرفت و از موضع ضعف رفتار کرد که در ان شرایط به نظر حق با خوارج نهروان بود
یا حسین به یکباره پس از سال ها صلح امام حسن ...مراسم حج را رها می کند به جنگ می رود...اون هم با زن و بچه ...که باز به نظر، ان کسانی که مطابق سنت رفار کردند و حج را رها نکردند مسلمان ترند
خلاصه تشخیص حق و ناحق کار ساده ای نیست و فرقان می خواهد...و ما که نداریم اطاعت مطلق خیلی وقت ها می تونه چاره ساز باشه و ما رو در زمره یاران علی و حسین قرار دهد
(جای بحث زیاد داره)
در حواد اخیر عده ای شعار دادند
مر گ بر خامنه ای
خامنه ای قاتله ولایتش باطله
عکس امام را پاره کردند
به نظر من این شعار ها اگه واقعا نظر کسی باشه اشکالی نداره ...و نظر هر کس محترمه....و حتما برای خود استدلال هایی داره که حتی می تونه سازنده باشه و روابط میان حاکم و مردم و نظارت مردم بر حاکمان را مطابق ان چه در نهج البلاغه امده پوشش دهد
اما شعار روز عاشورا با بقیه شعار ها فرق داشت
مصداقی از یک حکم را زیر سوال نمی برد...
یک یک گزاره نما مقدار دهی شده را زیر سوال نمی برد و نمی گفت مقدار داده شده (مثلا خامنه ای به عنوان رهبر )غلط است بلکه بر اصل و اساس موضوع حمله می کرد و همه چیز را از بیخ زیر سوال می برد و ان شعار این بود
مرگ بر اصل ولایت فقیه
مگر رمز برتری شیعه امام مداری و ولایت پذیری نیست؟
ما که ما با اصل موضوع جنگ نداشتیم؟فقط می گفتیم باید رفتارهای اشتباه از سوی هر کس که هست اصلاح شود
اسلام و قران دینی است که بنا به گفته خود خدا تازگی اش را در طی گذشت دوران ها حفظ خواهد کرد و این ناشدنی است مگر با وجود ولی و کسانی که بتوانند دین را به روز کنند و با مسایل روز منطبق کنند
اسلام دقیقا مانند آنتی ویروسی می ماند که اگر آپدیت نشود به درد سطل زباله می خوره و جواب مسایل مبتلا به روزمره را نمی تواند بدهد!...فقط یاد می گیری چه طوری جلوی خدا دلا راست بشی ولی در بزنگاه شک و تردید حرفی برای گفتن نداری...و کم می آری!
خلاصه این که در مبارزات سیاسی خود که عین دیانت شماست شتاب زده رفتار نکنید و اولویت ها را فراموش نکنید و حواستون باشه چه چیزی را فدای چه چیزی می کنید و خدایی نکرده بد را فدای بدتر نکنید و ملتفت باشیم امتیاز نهایی رو چه کسی برداشت می کنه
فعلا که هنوز نه به داره جنبش سبز 3 و 4 تا داعیه و رهبر پیدا کرده
از جمله مریم رجبی (منافقین فرانسه) و فرزند خوش تیپ شاه پهلوی
بنی صدر و آمریکایی ها و انگلیس ها
موسوی من رو یاده ابوموسی اشعری می اندازه شما را چه طور؟
و خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمی دهد مگر انکه خودشان بخواهند
88/9/28
5:54 ع
انشای یک بچه دبستانی درباره ازدواج
نام : کمال
کلاس : دبستان
موزو انشا : عزدواج!
هر وقت من یک کار خوب می کنم مامانم به من می گوید بزرگ که شدی
برایت یک زن خوب می گیرم.
تا به حال من پنج تا کار خوب کرده ام و مامانم قول پنج تایش را به من داده است.
حتمن ناسرادین شاه خیلی کارهای خوب می کرده که مامانش به اندازه
استادیوم آزادی برایش زن گرفته بود.
ولی من مؤتقدم که اصولن انسان باید زن بگیرد تا آدم بشود ،
چون بابایمان همیشه می گوید مشکلات انسان را آدم می کند.
در عزدواج تواهم خیلی مهم است یعنی دو طرف باید به هم بخورند.
مثلن من و ساناز دختر خاله مان خیلی به هم می خوریم.
از لهاز فکری هم دو طرف باید به هم بخورند،
ساناز چون سه سالش است هنوز فکر ندارد که به من بخورد
ولی مامانم می گوید این ساناز از تو بیشتر هالیش می شود.
در عزدواج سن و سال اصلن مهم نیست چه بسیار آدم های بزرگی بوده
اند که کارشان به تلاغ کشیده شده و چه بسیار آدم های کوچکی که نکشیده شده. مهم اشق است !
اگر اشق باشد دیگر کسی از شوهرش سکه نمی خواهد و دایی
مختار هم از زندان در می آید من تا حالا کلی سکه جم کرده ام و می
خواهم همان اول قلکم را بشکنم و همه اش را به ساناز بدهم تا بعدن
به زندان نروم.
مهریه و شیر بلال هیچ کس را خوشبخت نمی کند. همین خرج های ازافی
باعث می شود که زندگی سخت بشود و سر خرج عروسی دایی مختار با پدر
خانومش حرفش بشود دایی مختار می گفت پدر خانومش چتر باز بود.. خوب
شاید حقوق چتر بازی خیلی کم بوده که نتوانسته خرج عروسی را بدهد. البته
من و ساناز تفافق کرده ایم که بجای شام عروسی چیپس و خلالی نمکی بدهیم.
هم ارزان تر است ، هم خوشمزه تراست
تازه وقتی می خوری خش خش هم می کند!
اگر آدم زن خانه دار بگیرد خیلی بهتر است و گرنه
آدم مجبور می شود خودش خانه بگیرد.
زن دایی مختار هم خانه دار نبود و دایی مختار مجبور شد یک زیر زمینی بگیرد.
میگفت چون رهم و اجاره بالاست آنها رفته اند پایین! اما خانوم دایی مختار
هم می خواست برود بالا! حتمن از زیر زمینی می ترسید. ساناز هم از زیر
زمینی می ترسد برای همین هم برایش توی باغچه یک خانه درختی درست
کردم. اما ساناز از آن بالا افتاد و دستش شکست.. از آن موقه خاله با من قهر است.
قهر بهتر از دعواست. آدم وقتی قهر می کند بعد
آشتی می کند ولی اگر دعوا کند بعد کتک کاری می
کند بعد خانومش می رود دادگاه شکایت می کند بعد
می آیند دایی مختار را می برند زندان!
البته زندان آدم را مرد می کند.عزدواج هم آدم را مرد می کند، اما آدم
با عزدواج مرد بشود خیلی بهتر است!
این بود انشای من