سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه اصلی پیام‌رسان پارسی بلاگ پست الکترونیک درباره اوقات شرعی
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

88/7/24
10:35 ع

 

نمی دانم چرا ...
نمی دانم چرا قبل تر ها رنگین کمان برای آمدن اجازه نمی گرفت .. باران که می آمد، آفتاب که از پشت ابرها بیرون می آمد .. رنگین کمان هم می آمد ...!
شاید امروز، رنگین کمان افتخار نمی دهد به آسمان شهر ما بیاید!
شهری که آسمانش خاکستری است با هفت رنگِ رنگین کمان، رنگی نمی شود!
بدون شک رنگین کمان دوست دارد در آسمان آبی خود نمایی کند نه در آسمان خاکستری!!


قبل تر ها حرف ها به واقعیت نزدیک تر بود!
قبل تر ها نگاه ها، صادقانه تر بود!
قبل تر ها آدم ها، عاشق تر بودند!
قبل تر ها دوستی ها، پایدارتر بودند!
قبل تر ها همسایه ها هم آشناتر بودند!
قبل تر ها دل ها کودکانه تر بود!
قبل تر ها آرزوها دست یافتنی تر بودند!
قبل تر ها نمازها آسمانی تر بود!
قبل تر ها نیت ها خدایی تر بود!
انگار قبل تر ها چهره ها بی نقاب تر بودند!

بزرگترها می گویند قبل ترها، حتی طعم بیسکوئیت ها هم خوش تر بود!
شاید قبل ترها همه چیز واقعی تر بود!
نمی دانم ولی این طور که پیداس، ظاهرا قبل ترها همه چیز یه جورایی بهتر بود!!

درسته که امروز از صداقت و واقعیت اون قبل تر ها خیلی خبری نیست، ولی هنوزم دلایلی هست که به امروز امیدوار باشم و امروز رو هم دوست داشته باشم و امروز با وجود خیلی از بدی هاش، برام دوست داشتنی تر از قبل تر ها باشه! 

و هنوزم کسانی هستند که من رو یاد قبل ترهایی می اندازند که ندیدم ولی دوستشون دارم! قبل تر هایی که اگر آسمان آبی بود، در آبی بودنش تردید نمی کردی! قبل ترهایی که در شب تاریک و پرستاره، ماه با افتخار اعتراف می کرد که درخششِ مبهوت کننده اش را از خورشیدِ صبح وام گرفته و اصراری به پنهان کردن هویتش نداشت! قبل ترهایی که ...!  امروز هم می شه طعم همون قبل ترها رو بچشی، فقط کافیه که یه کم دور و برت رو خوب نگاه کنی!  به قول یه ادیبی ..

«بگردی پیدا میشه!»

 

احتمالا بعدترها هم، همین امروزِ خودمون خیلی ...تر خواهد بود!

پس ...
نه دیروزِ خاطره .. نه فردای آرزو ..  علی الحساب همین امروزِ دست به نقد!!

 

ای پی 1: دلم برای بلاگ بشدت تنگ شده بود!  خیلی وقته که می خوام دوباره مطلب آپ کنم، ولی هر دفعه به یه دلیلی حسش از بین می رفت، یه مدت بود که می نوشتم ولی جو نمی طلبید که مطلبم رو آپ کنم، یه مدت هم که اصلا حس نوشتن نبود، یه عالمه نوشته ی آپ نشده داشتم ولی انگار نوبتشون نمی رسید، یا اگه حسش می اومد پارسی بلاگ رخصت نمی داد!  اصلا این پارسی دیگه ما رو تحویل نمی گیره! چندین بارم اومدیم کامنت بذاریم، اومدیم با ذوق کلی صحبت کردیم واسه خودمون ولی اجازه پخش عمومی کامنت رو نمی داد!!  همش سنگ می انداخت جلو پای ما !  الانم که دارم این متن رو تایپ می کنم مطمئن نیستم بتونم آپش کنم!  ولی ما همچنان با اقتدار جلوی این پارسی ایستاده ایم و کم نمی آریم!!!

ای پی 2: این متن واسه چند ماه پیشه!  بعضی وقتا جالبه که برگردی به عقب و حس اون روزای خودت رو دوباره تجربه کنی! امروز که نوشته ام رو می خوندم حس چند ماه پیشم وقتی که داشتم این متن رو می نوشتم، برام جالب بود!  خواستم متنش رو با حال و هوای امروزم عوض کنم و یه جورایی تغییرش بدم ولی بی خیال شدم، خواستم به حس اون روزم که بیان نشد احترام بذارم و اجازه بدم الان با یه مقادیری تاخیر ابراز وجود کنه!
تا حالا تو حس هام تاخیر فاز این مدلی نداشتم!
یه جورایی برام جالب بود که به حس چند ماه پیشم امروز و با یه دید دیگه نگاه کنم!!!

ای پی 3:

چون دلم برای تو یه نفر خیلی تنگ شده و خیلی دوستت دارم، با اجازه ات یه کپی برداری در ملا عام ...

 

گ ا د ب ل س ی و


  

88/7/23
5:57 ع

چیزی که می خوام در موردش صحبت کنم تنها جنبه تنبه و یادآوری داره ... بعضی وقت ها خیلی از گناهها برامون عادی می شه و خیلی از دوستی ها چندین ساله سره این ماجرا از هم متلاشی می شه...و اون گناه غیبت کردن و سخن چینی است که دیگه اگه نکنیم عجیبه و شاید در زمره بچه منگول ها هم حساب بشیم ... بلاخره تنها شادی باقی مونده برامون همین کاره دیگه ...



یکی از آفات زبان که از رذایل اخلاقی به شمار می‌رود و انسان را از راه خدا دور می‌سازد، نمّامی و سخن‌چینی است. سخن‌چینی یعنی پشت سر دیگران سخن گفتن و عیبجویی کردن و به دنبال برملا کردن عیوب دیگران بودن و حرف را از محفلی به محفل دیگری برده و سخنان را پخش کردن.


قرآن کریم در نکوهش سخن‌چینی می‌فرماید:

"وَیلٌ لِکُلِّ هُمَزَهٍ لُمَزَه؛ (1) وای بر هر عیب جویِ سخن چین."


رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:

" اَلا اُنَبِّئَکُم بِشِرَارِکُم قَالُوا بَلَی یَا رَسُولَ اللهِ قَالَ المَشَّاءُونَ بِالنَّمِیمَةِ المُفَرِّقُونَ بَینَ الاَحِبَّةِ البَاغُونَ لِلبُرَآءِ المَعَایِبَ. " (2)


«آیا می‌خواهید شما را به بدترین افراد در میان شما آگاه کنم؟ عرض کردند بلی ای رسول خدا . حضرت فرمودند: بدترین افراد آنهایی هستند که به سوی سخن چینی می‌روند، ‌کسانی که میان دوستان جدایی می‌افکنند و در جستجوی عیب برای افراد صالح و پاکدامنند.»


ایشان در جای دیگری می‌فرمایند:لا یَدخُلُ الجَنَّةَ نَمَّامٌ" (3)؛ سخن‌چین وارد بهشت نمی‌شود. 


 


« Don’t you fear Allah »

Backbitting & Gossiping

Fear Allah and obey Him. Be afraid of the Day when you shall be brought back to Allah. Then every person shall be paid what he earned; and they shall not be dealt with unjustly” (Al-Baqarah 2: 281)


Major sins are indeed the cause for all misery, evil and torment in this world and the hereafter. And the worst of all sins are those that are greatest in harm and danger. Among the destructive major sins are backbiting and slandering.


These two sins were forbidden by Allah through His Prophet because they sow enmity, evils and discord among people and lead to destruction. They make their perpetrator regret when regret will be of no avail. They cause hostilities between people of the same household and between neighbours and relatives. They can decrease in good deeds and increase in evil ones and lead to dishonour and ignominy.





Backbiting and slandering are shame and disgrace. Their perpetrator is detested and he shall not have a noble death. Allah forbids these acts in His Book when He says,


“O you who believe! Avoid much suspicion, in deeds some suspicions are sins. And spy not neither backbite one another. Would one of you like to eat the flesh of his dead brother? You would hate it (so hate backbiting). And fear Allah, verily, Allah is the one who accepts repentance, Most Merciful” (Al-Hujuraat 49: 12).


 

This verse strongly forbids backbiting for Allah likens the backbiter to one who eats the flesh of his dead brother. If he would hate eating the flesh of his brother, he should also hate to eat his flesh while he is alive by backbiting and slandering him.


When one reflects deeply over this assimilation it will be enough to keep one away from backbiting.


Abu Hurayrah narrated that the Prophet said, “Do you know what backbiting is?” They said, “Allah and His Messenger know best.” He then said, “It is to say something about your brother that he would dislike.” Someone asked him, “But what if what I say is true?” The Messenger of Allah said, “If what you say about him is true, you are backbiting him, but if it is not true then you have slandered him.” . (Muslim)


Abu Moosa Al-Ash’aree said, “I asked the Messenger of Allah: Who is the best Muslim? The Messenger of Allah replied, “He is the one from whom Muslims are safe from the evil of his tongue and hands.” (Muslim)


Dear Muslims! Beware of slipping of your tongues and do not give it free hand to wreak havoc on you. For free tongue destroys its owner and causes him calamities and evils.


Backbiting is so widespread that it has become the topic of people’s meetings and an avenue for expressing their anger, misgivings and jealousy with those who indulge in backbiting believing that they are hiding their own imperfections and harming others. They are oblivious of the fact that they are only harming themselves. This is because the backbiter if the wrongdoer and his victim is the wronged and on the Day of Resurrection both the wrongdoer and the wronged will stand before Allah Who is the Just Judge and the wronged will appeal to Allah to avenge the wrong done to him, Allah will then give this wronged person from the good deeds of the person who wronged him in accordance with his wrong by backbiting his brother on a Day that no father will give his son any of his good deeds nor a friend to his friend. All will be saying, ‘Myself, myself.’


The Prophet(SAW) said,. “The gossiper will not enter Paradise.”.



 

خب پس نتیجه می گیریم که دیگه غیبت نکنیم ... چرا ؟

 چون الان به دو زبان اینجا نوشته بودم که غیبت خیلی بده

می دونم مشکله همه این بود که تا حالا زبان فارسی رو خوب متوجه نمی شدند

دیگه ببینید کار به کجا رسیده که من از خودم نکته اخلاقی پست کردم و رفتم بالا منبر

در ضمن جا داره بگم هیچ مقصود خاصی از این که همه عکس ها خانوم بودند نداشتم



  
مشخصات مدیر وبلاگ
 
Brave Heart[0]
 

این یه وبلاگ گروهیه که متعلق بچه های کامپیوتر واحد تهران میباشد.


لوگوی وبلاگ
 

نویسندگان وبلاگ -گروهی
عناوین یادداشتهای وبلاگ
خبر مایه
بایگانی
 
لینک‌های روزانه
 
صفحه‌های دیگر
دسته بندی موضوعی
 
موسیقی


ترجمه از وردپرس به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ