سفرنامه

پبشگفتار:
این اثر رو تقدیم می کنم به دوستای گلم که یگانه مشوق من در آفریدن این جاوید بودند.
امید است مقبول عنایت واقع گردد (این از تاثیرات پاس کردن شیوه ارائه مطالب اونم بصورت خودخوانه)
مقدمه:
کشور ما ایران از جمله کشورهایی است که 4 فصل سال را همزمان با هم داراست ، این ویژگی شگفت انگیز موجب شده که هرساله توریست های بسیار فراوانی (ها ؟ تا حالا نشنیده بودی این ترکیب رو ؟خب این خیلی بده. پیشنهاد می کنم بری دستور زبانتو تقویت کنی .)
الان بسیار سالی میشه که ترکیبای بسیاری از بسیار به دستورزبان فارسی اضافه شدن
درسته دانشجوی پیام نوری ولی این اصلا دلیل نمیشه از هیچی خبر نداشته باشی
چه بسیار دانشجویان فراوانی بودن که این ترکیبات واسشون کاملا تفهیم شده بود...
لااقل 2 تا از این کتاب های اطلاعات عمومی بخر،من به شخصه بسیار کسانی رو تو انقلاب  دیدم که از این کتاب ها می فروشن.
توجه: دوستان عزیز من برای جا افتادن ترکیبات بسیار سعی می کنم از این به بعد در نوشته هام بسیار از این ترکیبات استفاده کنم. باشد که کمکی ناچیز به ترویج فرهنگ ادبیات این مرز و بوم داشته باشم.
بسیار خوب، داشتم عرض می کردم که هر ساله توریست های بسیار فراوانی برای دیدن این جاذبه ها راهی خاک کشورمون میشن (دیشب اخبار می گفت)
در این میان سفر به خطه شمالی کشورمون لطف خاصی می طلبه‌(درست گفتم دیگه)
سرسبزی خیره کننده این شهرها هر مسافری رو محسور و مجذوب زیبایی ها نهفته در خود می کنه و اون ها رو وادار می کنه تا برای یک بار هم که شده سری به این شهر ها بزنن.
پیشنهاد می کنم اگه گذرتون به شمال افتاد رامسر و تنکابن رو از دست ندید، قائمشهر هم که جای خود دارد،مخصوصا جاده نظامی بین راه شیرگاه تا قائمشهر که زیباییش حاکی از وجود خالقی بی همتاست.
درختان سر به فلک کشیده رو دامنه کوه که به طور حیرت آوری همدیگه رو در آغوش کشیدن.
سبزی مطلق و دیگر هیچ...( از بچگی یه استعداد ذاتی تو انشا و نگارش و از این چیز ها داشتم،یه مدت سرکوب شده بود،الان حس می کنم دوباره داره جون میگیره ،خوشحالم . اصلا همین حس ذاتی بود که باعث شد برای ادامه تحصیل رشته کامپیوتر رو انتخاب کنم...( تو چرا اینقدر به دنبال کشف رابطه بین اجسامی ؟؟حتما یه ربطی داشته که طرف نوشته) )
متاسفانه دستان پلید روزگار نذاشت ما یه عکس از این زیبایی ها رو تقدیم حضورتون کنیم ولی خب بسیار عکس های دیگه ای هم هست که در ادامه تقدیم می کنم.
با توجه به مقدمه ای که در بالا عنوان شد به شرح متن اصلی سفرنامه به صورت بسیار جامع و در عین حال مختصر می پردازم :
ما سفرمون رو از تهران آغاز کردیم و پس از گذشت از شهر های مختلف دوباره به تهران برگشتیم.
(تازه دارم دلیل فراوان اصرارهای بچه ها رو برای نوشتن سفرنامه می فهمم؛  کلک ها زودتر از خودم کشفم کرده بودن. خب بگذریم  یه توفیق اجباری بود که منجر به کشف یک سری استعدادهای نهفته شد . بازم خوشحالم)
بسیار خوب در پایان براتون چند تا عکس ضمیمه سفرنامه کردم ،
 ببنید و از زندگی لذت ببرید...
کلیک کن دیگه...همین جاست.

روزگاری بود میوه اش فتنه، خوراکش مردار، زندگی اش آلوده، سایه های ترس شانه های بردگان را می لرزاند. تازیانه ستم، عاطفه را از چهره ها می سترد. تاریکی، در اعماق تن انسان زوزه می کشید و دخترکان بی گناه، در خاک سرد زنده به گور می شدند. و در این هنگام بود که محمد (ص) بر چکاد کوه نور ایستاد و زمین در زیر پاهای او استوار گردید.

بعثت پیامبر نور و رحمت بر همه عاشقانش گرامی باد