سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه اصلی پیام‌رسان پارسی بلاگ پست الکترونیک درباره اوقات شرعی
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

87/4/27
12:46 ع

با توجه به چیزی که در سایت برای حذف و اضافه ی واحد تابستونی نوشته شده: گفته شما فقط کسانی که ترم 6 و 7 و 8 هستند می تونن واحد تخصصی بردارن.
من طبق جوابی که از اقای دکتر فراهی گرفتم که گفته بودن:
حتی برای شما هم که ترم 4 هستید هیچ محدودیتی ووجود نداره و شما می تونید طراحی الگوریتم بردارید و حتی اون قدر بهم لطف داشتن که شمارشون هم بهم دادند تا باهاشون تماس بگیرم!!!
واقعا ادم چی می تونه بگه؟ بیشتر از این ازشون نمی شه انتظار داشت.
پیام زوره دیگه!!!
هر کس هر پیشنهاد و سوالی و نظری داره و این قضیه براش پیش اومده عرض کنه تا برش اگه کاری از دستم بر می اد بکنه.
راستی نکته جالب دیگه هم اینکه تو واحد هایی که تو تابستون ارائه دادند(زحمت کشیدند واقعا خسته نباشند) واحدی به نام برنامه نویسی پیشرفته هم ارائه دادن اخه کسی نیست بهشون بگه کسی که الان ترم 6 به بالائه اخه میاد این درس رو برداره این درس مال ترم 2 و 3 است. و همچنین ساختمان گسسته.
تازه شم اگه به حرف اینا بود من این ترم نمی تونستم مدار الکتریکی بردارم چون تو برگه انتخاب واحد ترم پیش که تا قبلش معادلات هم نیازش بود ، کرده بودن پیش نیازش. که بازم اقای دکتر فراهی کمکم کردن.
تازه یه چیز جالب دیگه تو برگه انتخاب واحد ترم پیش تمام پیش نیاز های برنامه نویسی هارو برداشته بودن یعنی یکی میتونست تو یه ترم پاسکال با اسمبلی با برنامه نویسی برداره!!!
در هر صورت امیدوارم همه بچه ها موفق باشن.
یه توصیه دیگه هم دارم که به چیز هایی که تو سایت و اینور و اونور می بینید زیاد توجه نکنید.(همش خوابه.)
بیش از یک رویا بهشون توجه نکنید.

نکته جالب در باره ی پیام نور:

ای که از کوچه ی معشوقه ی ما می گذری

                                                  خاک عالم بر سرت کوچه ی ما بن بست است

پس حالا که این هم شنیدید این قدر دور و ور پیام زور نیائید!!!


باز هم از الیاس های خوب گروه کامپیوتر کمال تشکرو دارم.


  

87/4/27
11:48 ص

از بدو تولد موفق بودم، وگرنه پام به این دنیا نمی رسید.
از همون اول کم نیاوردم، با ضربه دکتر چنان گریه ای کردم که فهمید جواب های،هوی است.
هیچ وقت نگذاشتم هیچ چیز شکستم بدهد، پی در پی شیر می خوردم و به درد دلم توجه نمی کردم!
این شد که وقتی رفتم مدرسه از همه هم سن و سال های خودم بلند تر بودم و همه ازم حساب می بردند.
هیچ وقت درس نخوندم، هر وقت نوبت من شد که برم پای تخته زنگ می خورد. هر صفحه ای از کتاب را که باز میگردم جواب سوالی بود که معلمم از من می پرسید.
این بود که سال سوم، چهارم دبیرستان که بودم، معلمم که من را نابغه می دانست منو فرستاد المپیاد ریاضی!!!
تو المپیاد مدال طلا بردم! آخه ورق من گم شده بود و یکی از ورقه های بی اسم بود منم گفتم اسممو یادم رفت بنویسم!
بدون کنکور وارد دانشگاه شدم هنوز یک ترم نگذشته بود که توی راهروی دانشگاه یه دسته عینک پیدا کردم، اومدم بشکنمش که خانمی سراسیمه خودش را به من رسوند و از این که دسته عینکش رو پیدا کرده بودم حسابی تشکر کرد و گفت: نیازی به صاف کردنش نیست زحمت نکشید این شد که هر وقت چیزی از زمین بر می داشتم، یهو جلوم سبز میشد و از این که گمشده اش را پیدا کرده بودم حسابی تشکر میکرد. بعدا توی دانشگاه پیچید دختر رئیس دانشگاه، عاشق ناجی اش شده، تازه فهمیدم که اون دختر کیه و اون ناجی کیه!
یک روز که برای روز معلم برای یکی از استادام گل برده بودم یکی از بچه ها دسته گلم رو از پنجره شوت کرد بیرون، منم سرک کشیدم ببینم کجاست که دیدم افتاده تو بغل اون دختره! خلاصه این شد ماجری خواستگاری ما و الان هم استاد شمام! کسی سوالی نداره؟؟
  
مشخصات مدیر وبلاگ
 
Brave Heart[0]
 

این یه وبلاگ گروهیه که متعلق بچه های کامپیوتر واحد تهران میباشد.


لوگوی وبلاگ
 

نویسندگان وبلاگ -گروهی
عناوین یادداشتهای وبلاگ
خبر مایه
بایگانی
 
لینک‌های روزانه
 
صفحه‌های دیگر
دسته بندی موضوعی
 
موسیقی


ترجمه از وردپرس به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ