سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه اصلی پیام‌رسان پارسی بلاگ پست الکترونیک درباره اوقات شرعی

88/2/29
1:0 ص

 

بی مقدمه

وقتی دو تا کرم دلشان بخواهد مثل آدم ها شلوار بپوشند چه اتفاقاتی می افتد ؟
1 - دو کرم با هم به مغازه می روند اما فقط یک شلوار می خرند.
2- آنها کمربندشان را تا زیر گلویشان می بندند.
3- بعضی وقت ها کرم ها برای دوستانشان قیافه می گیرند.
4- و گاهی بی ادب می شوند و آنها را مسخره می کنند.
5- کرم های بی شلوار همگی دلشان می خواهد توی لنگه ها بروند ولی جاشان نمی شود.
6- کرم ها شلوار خاکی رنگ را دوست دارند.
7- آنها از هر طرف که بخواهند توی شلوارشان می روند.
8- و از هر طرف که بخواهند بیرون می آیند.
9- اگر از هم خوششان بیاید یک شلوار لباس عروسی هر دوتایشان است.
10- و مهمتر اینکه وقتی از هم خسته شدند جای سر و دمشان را عوض می کنند.
.

.

.

که چی ؟ همینجوری.... راستش از شخصیت کرم ها خیلی خوشم میاد .به نظرم موجودات بامزه و دوست داشتنی هستن مثل بعضی از آدم ها.

پارسال در آخرین روزهای برپایی نمایشگاه کتاب بود که ما ( من و اخوی محترم) به این نتیجه رسیدیم که واقعا خیلی زشته که چنین نمایشگاهی برپا باشه و قشر فرهیخته و کتابخوان جامعه(که ما باشیم) ازش دیدن نکنن..
خلاصه از شما چه پنهون با این نیت شال و کلاه کردیم و راه افتادیم...
نمایشگاه هم که طبق معمول شلووووووغ ! شتر با بارش گم می شد. ما هم بی توجه به شلوغی یکی یکی از غرفه ها دیدن می کردیم ، در این بین به غرفه ای رسیدیم که نسبتا شلوغ تر از بقیه بود ( شتر که سهله ، یه کاروان رو راحت جواب میداد). ما هم ؛ نمی دونم در جریانید یا نه !؛ ذاتآ کنجکاو و ته درآر گفتیم هر جور شده باید از این غرفه دیدن کنیم خلاصه با زور بازو و کمی هل و فشار (همون ببخشید تو رو خدا و لطف می کنید اجازه بدید خودمونی !) خودمون رو به پیشخون رسوندیم و تازه کاشف به عمل اومد که غرفه، غرفه گل آقاست . ما هم مسرور از این فتح، مشغول سیر مجلات بودیم که در اون گیر و دار و ازدحام جمعیت ناغافل یکی از چپ محکم بهم خورد و پای راستم رو لگد کرد (‌ چه جوری ؟! یه جور خیلی خاص‌)

در حال تجزیه و تحلیل زوایای برخورد بودم که یهو یادم اومد که منم نباید این حرکتش رو بی جواب بذارم ... آره
جای شما خالی ژست رو تکمیل کردم که خیلی آروم و خونسرد بدون اینکه اخوی محترم متوجه بشه یه تذکر کوچیک بهش بدم که یهو یکی از یه گوشه کناری دراومد و با این آقا دست داد و روبوسی کرد.
یکی دیگه هم با یه کاغذ اومد جلو...
من که هنوز 2 زاریم نیوفتاده بود عین کنیز کفگیر خورده منتظر فرصت بودم ، گلوم رو صاف کردم و برگشتم گفتم : آقاا . هنوز الف آخرش از دهنم در نیومده بود که غرفه دار (خدا خیر دنیا و آخرت رو یجا نصیبش کنه ) از اونور گفت: آقای رحماندوست . تشریف بیارید اینجا خواهش می کنم ...
(هاا ، مصطفی رحماندوست !؟ من یار مهربانم ! صد دانه یاقوت !؟ ایوووول )
اینا همش تو کمتر از یه ثانیه اومد از جلو چشام رد شد و بی اختیار نیشم به این حالت باز شد
حالا عمو مصطفی خوشحال قصه ما ؛که تازه متوجه حضور من شد برگشت گفت: جانم
- ها خوبید شما ؟! خسته نباشید واقعا (البته تیکه آخر رو تو دلم گفتم )
ممنون جانم
...

آره تا این حد
ها چیه؟! چرا اینجوری نیگاه می کنی ؟ نکنه توقع داشتی برم یقه شو بگیرم و با کله برم تو دماغش یا جفت پا بیام رو کفشش ؟!
بابا طرف اهل قلم ؛ ما نصف کودکیمون رو با خاطرات شعرای ایشون سر کردیم .
از این حادثه یکسالی گذشت ولی یه چیزی تو دلم موند، این که چرا ازش نپرسیدم سوالاتی که مدت هاست دغدغه فکریم بوده... چرا ازش نپرسیدم که تو شعرای شما چرا هیچ وقت گاوها بال پرواز نداشتن ؟! یا خانم خره عروس نشد؟!!! چرا این دوتا همیشه از قشرهای محروم و محکوم قصه ها بودن !! مجهولاتی که سالهاست  ذهن منو به خودش مشغول کرده .

 

پی نوشت 1 : عمو مصطفی از نزدیک هم خیلی مهربون بود خیلی .
پی نوشت 2 : هانی جون حالا خودت کلاتو قاضی کن ... ببین ما که داداش داشتیم هیچ نقش مثبتی تو این قضیه داشت ؟! نه وجدانی ...جون الی ...این تن بمیره ، اینقدر نکرد که ما لااقل یه دیالوگ ازش بذاریم. مردا همشون فقط ه.. و پ.. دارن  (داداشی شوخی کردم . ناراحت نشیا . تو با همه فرق داری)

پی نوشت 3 : این پست فی الواقع یه توفیق اجباری بود.(آخه هر وقت پارسی به حالت جنون می رسه من باید با یه پست سر و تهشو هم بیارم.)

پی نوشت 4 : راستی اصلا دقت کردین از پارسال تا حالا چرا اینقدر طبع شعرم شکوفا شده ؟!

بابا تنم به تن مصطفی رحماندست خورده دیگه


مشخصات مدیر وبلاگ
 
Brave Heart[0]
 

این یه وبلاگ گروهیه که متعلق بچه های کامپیوتر واحد تهران میباشد.


لوگوی وبلاگ
 

نویسندگان وبلاگ -گروهی
عناوین یادداشتهای وبلاگ
خبر مایه
بایگانی
 
لینک‌های روزانه
 
صفحه‌های دیگر
دسته بندی موضوعی
 
موسیقی


ترجمه از وردپرس به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ